کلمه ها بر احساسها و اندیشه ها تاثیر میگذارند.
احساسها بر افکار وکلمه ها مؤثرند.
اندیشهها بر کلمهها و احساسها تاثیر میگذارند.
بگوییم : از اینکه وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم.
نگوییم : ببخشید که مزاحمتان شدم.
بگوییم : در فرصت مناسب کنار شما خواهم بود.
نگوییم : گرفتارم.
بگوییم : راست میگی؟ راستی؟
نگوییم : دروغ نگو.
بگوییم : خدا سلامتی بده.
نگوییم : خدا بد نده.
بگوییم : هدیه برای شما.
نگوییم : قابل ندارد.
بگوییم : با تجربه شده.
نگوییم : شکست خورده.
بگوییم: قشنگ نیست.
نگوییم : زشت است.
بگوییم: خوب هستم.
نگوییم: بد نیست.
بگوییم : مناسب من نیست.
نگوییم : به درد من نمیخورد.
بگوییم : با این کار چه لذتی میبری؟
نگوییم : چرا اذیت میکنی؟
بگوییم : شاد و پر انرژی باشید.
نگوییم : خسته نباشید.
بگوییم: من.
نگوییم: اینجانب.
بگوییم: دوست ندارم.
نگوییم: متنفرم.
بگوییم: آسان نیست.
نگوییم: دشوار است.
بگوییم : بفرمایید.
نگوییم : در خدمت هستم.
بگوییم : خیلی راحت نبود.
نگوییم : جانم به لبم رسید.
دست همیشه برای زدن نیست
کار دست همیشه مشت شدن نیست
دست که فقط برای این کار ها نیست
گاهی دست میبخشد
نوازش میکند ..... احساس را منتقل میکند
گاهی چشمها به سوی دست توست
دستت را دست کم نگیر . . .
جبران خلیل جبران : از کتاب ماسه و کف
اگر (( بودن )) یک گناه جبری است؛ پس گروهی از ما آن را مرتکب میشوند.
زیرا به پشت سر مینگرند تا نشانه هایی از نیاکانشان بدست آورند.
و گروهی دیگر آن را مرتکب میشوند؛ زیرا به جلو مینگرند تا بر فزندانمان آقائی کنند.
نیک کسی است که خویشتن را از همه ی آنان که پندارشان بد است جدا نمیسازد.
زنى به حضور حضرت داوود (ع) آمد و گفت: اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟
داوود (ع) فرمود: خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند.
سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟
زن گفت: من بیوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم ، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تأمین نمایم .
هنوز سخن زن تمام نشده بود که ...
خداوند بی نهایت است و لا مکان و بی زمان
اما بقدر فهم تو کوچک میشود
و بقدر نیاز تو فرود می آید
و بقدر آرزوی تو گسترده میشود
و بقدر ایمان تو کارگشا میشود
و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود
و به قدر دل امیدواران گرم میشود...
بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا
و مغز هایتان را از هر اندیشه خلافو در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند...