همه ما خودمان را چنین متقاعد می کنیم که زندگی بهتری خواهیم داشت اگر:
شغلمان را تغییر دهیم
مهاجرت کنیم
با افراد تازه ای آشنا شویم
ازدواج کنیم
فکر میکنیم، زندگی بهتر خواهد شد اگر:
مطالعه این مطلب را به شما کاربر عزیز در ادامه مطلب توصیه میکنم....
ادامه مطلب ...طلب باران چرا!طلب عشق کنیم که امروزدل انسانها تشنه تر از زمین است..خدایا اندکی عشق ببار
بهار را دیدمو از او پرسیدم:
چرا شما فصل ها می آیید و می روید
گفت:مگرماو دنیارا نمی شناسی؟ما همه می رویم
گفتم:پس که می ماند و چه؟وچرا؟
گفت:تنها عشق می ماند و آفریدگارش.اما برای چه نمی دانم.
اما گمان دارم برای آن می ماند که تو برایش تامرز فنا می روی...
این روزها همه چیز درحال جوشش است،دل من هم می جوشد.
باورکن نگاهم سخت دلتنگ خنده های توست...
عاشق شدن...
آنقدر بخندی که دلت درد بگیره...
بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری...
برای مسافرت به یک جای خوشگل بری...
به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی...
به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی...
از حموم که اومدی بیرون ببینی حوله ات گرمه...
آخرین امتحانت رو پاس کنی...
کسی که معمولا زیاد نمیبینیش ولی دلت میخواد ببینیش بهت تلفن کنه...
توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده نمیکردی پول پیدا کنی...
برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و بهش بخندی...
تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعتها هم طول بکشه...
بدون دلیل بخندی...
بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره از شما تعریف میکنه...
از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم میتونی بخوابی...
آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما میاره...
عضو یک تیم باشی...
از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی...
دوستای جدید پیدا کنی...
وقتی اونو میبینی دلت هری بریزه پایین...
لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی...
کسانی رو که دوستشون داری رو خوشحال ببینی...
یه دوست قدیمی رو دوباره ببینی و ببینی که فرقی نکرده...
عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی...
یکی رو داشته باشی که بدونی دوستت داره...
یادت بیاد که دوستات چه کارهای احمقانه ای کردند و بخندی و بخندی و ... باز هم بخندی...
وقتی زندگی 100 دلیل برای گریه کردن به تو نشون میده تو 1000 دلیل برای خندیدن به اون نشون بده...
اینها بهترین لحظههای زندگی هستند..قدرشون رو بدونیم ." زندگی یک مشکل نیست که باید حلش کرد بلکه یک هدیه است که باید ازش لذت برد.
بعضیاش
خیلی غیر منتظرست...اما زندگی یعنی هیجان...انرژی...شادمانی...در کنارش
چیزایی هست که آدمو به آرامش کامل میرسونه...مثل نگاه ردن به غروب
خورشید..قدم زدن کنار ساحل... که واقعا یه چیز دیگست...و زیبایی همه اینها
وقتی به اوج می رسه که بدونی یکی دوستت داره...یه احساس خیلی خوب که بشه
بهش اعتماد کرد.....
نظر شما چیه ؟؟
ولتر می گوید ما هرگز زندگی نمی کنیم ما همیشه در انتظار زندگی هستیم. ما بجای انکه همین امروز خوشحال باشیم به امید یک آینده خوب و خوش نشسته ایم و به همین خاطر امروزمان را از دست می دهیم ما وقت بیشتر می خواهیم پول بیشتر می خواهیم شغل بهتر می خواهیم بازنشستگی می خواهیم مسافرت و تعطیلات می خواهیم و امروز برای همین از دست خواهد رفت و ما به این مسئله اصلا توجهی نمی کنیم.
هنری وارد بیچر می گوید: مهم نیست در اینده چه چیزی پیش می آید اگر امروز می توانی غذا بخوری از نور خورشید تابان لذت ببری و با دوستانت بگویی و بخندی پس خدا را شکر کن و از امروزت لذت ببر به گذشته نگاه نکن و به آینده کاری نداشته باش تو از امروز خود مطمئنی پس این شانس بزرگ را از دست نده و قدر آن را بدان. از اتفاقات بد گذشته درس بگیرید و در مورد اتفاقاتی که ممکن است در آینده به وقوع بپیوندند نگرانی برای سلامتی انسان مضر است کمکی به آینده نمی کند و گذشته را هم پاک نمی کند. رالف والدوامرسون می گیود هر روز را همان روز به پایان ببرید و کنار بگذارید هر آنچه از دستتان بر آمده است انجام داده اید آنها را فراموش کنید فردا روز دیگری است و باید با روحی بزرگ و توانایی و صف ناپذیرآن را آغاز نمایید هر روز را پیش از شروع روز بعد تمام کنید و دیواری محکم بین دیروز و امروز خود بکشید این کار را با صبر و حوصله انجام دهید و بودا می گوید در گذشته زندگی نکنید و به اینده فکر نکنید فکر خود را روی همین لحظه متمرکز کنید...
یادمان باشد سر سجاده عشق؛
جز برای دل محبوب دعایی نکنیم
یادمان باشد اگر خاطر مان تنها ماند
طلب عشق ز هر بی سرو پایی
کتاب عشق است.ساده ترین درس زندگی آن است : هرگز کسی را میازار . محبت خرجی ندارد ، در حالی که همه چیز را خریداری میکند . خوشبخت کسی است که خدا دلی پر عشق به او ارزانی کرده است وقتی قدرت عشق غلبه کند بر عشق به قدرت ، اون وقته که دنیا طعم صلح رو میچشه ، بهتر اینه که غرورت رو به خاطر عشقت فراموش کنی تا عشقت رو به خاطر غرورت.
زندگی را تو بساز ، نه بدان ساز که سازند و پذیری بی حرف ، زندگی یعنی جنگ ، تو بجنگ ، زندگی یعنی عشق ، تو بدان عشق بورز .
عشق غیر از تاولی پر درد نیست ، هرکس این تاول ندارد مرد نیست ، آمدم تا عشق را معنا کنم ، بلکه جای خویش را پیدا کنم ، آمدم دیدم که جای لاف نیست ، عشق غیر از عین و شین و قاف نیست .