دلم به وزن آفرینش گرفته است ... حدیث جدایی یا نزدیکی نیست ... ! قدر یکدیگر را نمی دانیم ... در دنیایی کوچک هر یک به اندازه قلب خویش گرفتاریم ... « از هیچ کس نمی پرسند چه هنگام می تواند خدانگهدار بگوید ... از عادات انسانیش نمی پرسند ... از خویشتنش نمی پرسند ... » کاشکی مثل روزهای عید هر روزمان را .. هر لحظه مان را لبریز از عشق قناعت گونه صرف می کردیم ... و بین دلهایمان این همه گله دیوار نشده بود ... کاشکی روزهای واپسین عاشقی فرصتهای غنیمتمان بود ... یکدیگر را می فریبیم .. دل خویش را یک بار هم که دریایی می کنیم طوفانی میشود ! می خورد به صخره ها می تازد... ویران می کند ... چرا ما یاد نگرفته ایم قانون وفاداری را .... چرا سخت شده است گذشت و گذشتن و دوست داشتن و دوست داشته شدن بی شائبه ... بی محابا ... بی پروا ... دلم گرفته است به وزن آفرینش...
انسان توانا وقتی کاری را شروع می کند، دو راه بیشتر برایش وجود ندارد: یا مرگ یا پیروزی..
ادمی ساخته افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز اندیشیده است
یادت باشد: در ذهن خود یک مهر بزرگ "باطل شد" داشته باشی!
زندگی یعنی نا خواسته به دنیا امدن-مخفیانه گریستن-دیوانه وار عشق ورزیدن -ودر حسرت آنچه که دل می خواهدو منطق نمی پذیرد ِسوختن
" هر چه کمتر به زندگی وابسته شویم زنده تر خواهیم بود همیشه آرزوهایی که داری یه جا بنویس .می دونی چرا ؟
چون خدا اونها رو یادش نمی ره ، این مائیم که یادمون میره چیزهایی که الآن داریم آرزوی دیروزمون بوده که خدا بهمون داده
انچه پدید اید نا پدید خواهد شد . خود پشت و پناه خود باش
از همه چیز گذشتن و به همه چیز رسیدن مهم نیست . مهم از چه گذشتن و به چه رسیدن است
بهتر است با زندگی کردن قیمتی بدست اوریم . نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم .
حکمت وزیدن باد،رقصیدن شاخه ها نیست،امتحان ریشه هاست
چه دیر میفهمیم زندگی همان روزهایی بود که زود رفتنش را آرزو میکردیم....
تولد و مرگ اجتناب ناپذیرند فاصله ی این دو را زندگی کنیم
سکوت کن و به هیچ چیز میندیش...
که در قلمرو دوست داشتن
اندیشه ای را مجال تاختن نیست...
همه لرزش دست و دلم از آن بود ، که عشق پناهی گردد ، پروازی ، نه گریزگاهی گردد
تصمیمات کوچک را باید با مغز و تصمیمات بزرگ را با قلب باید گرفت
.
اگر می خواهی خوشبخت باشی برای خوشبختی دیگران بکوش زیرا آن شادی که ما به دیگران می دهیم به دل ما بر می گردد در طریق مرد بودن همچو کوه درد باش یا نزن حرفی ز مردی یا حقیقت مرد باش
نداشتن تو یعنی اینکه دیگری تو را دارد، نمی دانم نداشتن ات سخت تر است یا تحمل اینکه دیگری تو را داشته باشد
دیدی
هـمان یک مشـت
دانه ی احسـاسی که پاشیدی
چطـور خیـال پـرواز را
از سـر این پـرنده
پـراند؟؟!!
در دایره قسمت اگر باران بلا بارید
سلام
توی این پست میخوام یکم در مورد رفتار های اجتماعی بنویسم امیدوارم مفید باشه
۱) سعی کنید نمونه کاملی در پندار دیگران باشید.
۲) برای خشمگین شدن آهسته ، برای متهم کردن آهسته و برای شکیبایی سریع باشید.
۳) نسبت به افراد وقیح گذشت داشته باشید ، زیرا فهم آن ها بیشتر از این نیست.
۴) با کوچکترها طوری رفتار کنید که گویی پدرخوانده یا مادرخوانده آن ها هستید.
۵) چنان رفتار کنید که به شما احترام بگذارند.
۶) سعی کنید بفهمید چرا مردم این گونه رفتار می کنند.
۷) در برابر بدبینی مقاومت کنید.
۸) نمونه خوبی برای مدارا و سعه صدر باشید.
۹) از لطیفه هایی که برای تحقیر و تمسخر دیگران به کار می رود ، پرهیز کنید.
۱۰) به کودکان بیاموزید که به خود و دیگران احترام بگذارند.
۱۱) یاد بگیرید که مجموعه غنی از افراد مختلف کشور را بپذیرید.
۱۲) به لیطفه های مربوط به نژاد پرستی ، اقلیت ها ، ادیان و ملت ها نه بگویید.
۱۳) مواظب خشم خود باشید ، آن را بیان کنید ، بنویسید و پاره کنید.
۱۴) منحصر به فرد بودن خود را قدر بدانید.
۱۵) به کودکان کمک کنید تا نظام ارزشی سالمی را برای خود برگزینند.
۱۶) با کودکان خود چنان رفتا ر کنید که دلتان می خواست با شما رفتار کنند.
۱۷) مشکل را حل کنید نه تقصیر را.
۱۸) از تضاد پرهیز کنید زیرا ارزش مجادله را ندارد.
۱۹) به خود جرائت بدهید تا در امور عمومی دخالت کنید.
۲۰) ناامید نشوید. ( امید جاده ای در روستا ست. زمانی هیچ جاده ای در کار نبود. اما وقتی بسیاری از مردم
در مسیر مشابهی راه بروند . جاده به وجود می آید.)
من برای سالها می نویسم
سالها بعد که چشمان تو عاشق می شوند
افسوس که قصه مادربزرگ درست بود
همیشه یکی بود و یکی نبود...